طراحی مینیمال یا ساده گرایی یکی از سبکها و استایل های رایج در طراحی گرافیک میباشد که در سالیان اخیر بیشتر موردتوجه طراحان گرافیک و خصوصاً طراحان فارسی قرارگرفته است. مکتب طراحی مینیمال یا مینیمالیسم نهتنها در طراحی گرافیک ، بلکه در اکثر هنرهای دیگری همچون معماری، طراحی دکوراسیون داخلی، طراحی لوگو، مد ، تبلیغات، طراحی وب ، اپلیکیشن و … نیز مورداستفاده قرار میگیرد. در این مقاله قصد داریم بیشتر با این سبک در طراحیهای گرافیکی و هدفها و ویژگیهای طراحی مینیمال بیشتر آشنا شویم.
طراحی مینیمال یعنی چه؟
با توجه به معنی لغوی مینیمال که به معنای ساده گرایی و کمینهگرایی میباشد، در این سبک از طراحی، سعی میشود با حذف المانها و عناصر غیرضروری، طرح و زمینه را به شکلی ساده نمایش دهیم اما این حذف کردن عناصر نیز باید بهگونهای باشد که به هدف کلی طرح آسیبی وارد نکند و عناصر اصلی و پراهمیت کار بهصورت هدفمند تأثیر خود را روی مخاطب قرار دهند. شعارهایی که درزمینهٔ طراحی مینیمال بیان میشود بر این اشاره دارند که « کم زیاد است »، یعنی با کمترین حالت ممکن و استفاده از المانهای کمتر بیشترین تأثیر و جذب مخاطب را بتوانیم در طرح خود داشته باشیم.
سابقه و تاریخچه طراحی مینیمال به سالهای حدود ۱۹۴۰ میلادی برمیگردد که در ابتدا هم در هنر معماری و بناهای ساختمانی مورداستفاده قرار گرفت و بعدها در هنرهای نقاشی و موسیقی و مد فراگیر شده و حالا در اکثر رشتهها و کسبوکارها درزمینهٔ دیجیتال نیز نفوذ کرده است. یکی از هنرهایی که میتوان خیلی زیبا و کاردی اشاره کرد که از مکتب مینیمالیسم بهره بردهاند و خروجیهای فوقالعادهای هم برجای گذاشتهاند هنر مجسمهسازی میباشد.
چرا سبک مینیمال امروزه طرفداران بیشتری پیداکرده است؟
میشه به این موضوع اشاره کرد که عموماً اگر در کنار جمعی از دوستان و اقوام باشیم و به گفتوگو بپردازیم ، افرادی هستند که پرحرفی میکنند و در کنار آنها افرادی هم هستند که خیلی کمحرف هستند. شاید ما به حرفهای این دو نوع شخصیت گوش کنیم و نظرات آنها هم موردقبول و عقلانی باشد اما وقتی فرد کمحرف شروع به سخن میکند، توجه ما هم بیشتر به سمت حرفهای آن فرد میرود و خیلی با تأمل و دقت بیشتری به حرفهایش گوش میدهیم و عموماً هم افرادی که در عین کم صحبت کردن حرفهای منطقی و درستی هم بزنند بیشتر برای ما قابلاعتماد و جذاب هستند. بر اساس این تئوری شخصیتی، ما در هنر گرافیک نیز طرحهایی که در عین سادگی مفهوم و هدف خود را بهخوبی بیان میکنند طرحهای جذابی هستند.
دلیلی که باعث شده این سبک در طرحهای ایرانی هم موردتوجه قرار بگیرد، تغییر سلیقه و ذائقهی مردم ما و حتی نسل جدید است که بر اساس راحتطلبی ترجیح میدهند در کمترین زمان ممکن و کمترین توجه به هدف خود برسند. حتی بر همین مبنا نیز طرحهای تبلیغاتی نیز نسبت به قبل خیلی فضای سادهتری به خودش گرفته.
سادگی میتواند از پیچیدگی دشوارتر باشد
بنابراین سخن آقای استیو جابز، در عین سبک طراحی مینیمال میتواند خیلی جذاب باشد، باید به این نکته هم توجه داشت که عدم آشنایی با این سبک و توجه به جزئیات این سبک میتواند بهطورکلی یک طرح گرافیکی را نابود کند و نتیجه مثبتی را بر روی مخاطب نداشته باشد. بنابراین برای طراحی و خصوصاً قبل از آن، ایده پردازی بر اساس سبک مینیمال باید به نکات تخصصیتری پرداخته شود و یکی از اصلیترین نکات آن، شناسایی ویژگیهای ایدهای است که قصد داریم آن را طراحی کنیم. شاید در سبکها متدهای دیگر در طراحی گرافیک نیازی به گشتن تمامی ویژگیهای یک موضوع نباشد و بر اساس چند ویژگی و یک یا دو ویژگی اصلی آن را ایده پردازی و پیادهسازی کنیم. اما در طراحی مینیمال باید تمام ویژگیهای موضوع موردنظر خود را جستجو و جمعآوری کنیم چه ویژگیهای اصلی ، چه ویژگیهای جزئیتر. بعد از جمعآوری تمام این ویژگیها به دستهبندی آنها میپردازیم و ویژگیهای اصلی و ویژگیهای کماهمیتتر را طبقهبندی میکنیم.
در مرحله ایده پردازی طرح بر اساس ویژگیهایی که در قسمت ویژگیهای اصلی طبقهبندی کردهایم به ارائه ایده میپردازیم که اکثراً از اشکال و عناصر تصویری استفاده میشود و حتی میتوان از متنها نیز با توجه به اصول تایپوگرافی نیز مورداستفاده قرارداد که این مورد در طرحهای فارسی نیز بیشتر دیدهشده و جالب هم به نظر میرسد. ویژگیهای کماهمیت و جزئی تا جایی که مفهوم کار مشخص باشد نیازی نیست در طرحها استفاده شوند اما اگر برای مفهوم بخشیدن طرح، مجبور هستید که از چندین ویژگیهای جزئی طرح نیز استفاده کنید و تعداد این المانهای جزئیتر زیاد شده است، قطعاً در ایده پردازی طرح دچار نقصی شدهاید و یا از ویژگیها و یا عناصر درستی در بخشی اصلی کار استفاده نکردهاید. از طرفی دیگر ممکن است استفاده از این متد طراحی در برخی از موضوعات خیلی جذاب به نظر نرسد چون ذاتاً این سبک از طراحی ، خیلی لوکس و پر زر و برق نیست و خیلی از عموم مخاطبین با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
این سبک از طراحی برای طراحان گرافیک مبتدی خیلی راحت به نظر میرسد و فکر میکنند بهراحتی میتوانند طراحی خود را بهخوبی انجام دهند و بر اساس سادگی فکر میکنند هرچه قدر طرح سادهتر باشد ، جذابتر است اما طراحی مینیمال یعنی سادگی در عین زیبایی. حتی این مورد خیلی دیده میشود که گرافیستها در طراحی مینیمال نکاتی را حذف میکنند که جزء نکات ضروری و مهمی است که مخاطب به آن نیاز دارد که از آن اطلاعات باخبر باشد.اینیکی از سختیهای طراحی این سبک حرفهای در طراحی گرافیک هست.
مزایای طراحی مینیمال
مخاطب را از فضای شلوغ و خفگی دور میکند.
تماشای طرحهای شلوغ و پر زر و برق عموماً مخاطبین را پس از چند ثانیه تماشای آن از خود دور میکند و دچار یک حالت گیج و سردرگمی میشود که ترجیح میدهد به طرح نگاه نکند. اما طراحی مینیمال بر اساس فضای خالی طراحی میشود که این فضا کمک زیادی به تمرکز بیننده برای درک طرح میکند و میتواند بهراحتی و در فضای آرامتری به تجزیه تحلیل بپردازد.
طرحهای مینیمال بهیادماندنیتر میشوند
یکی از مزایایی که طراحیهای مینیمال در صورت طراحی خوب و استاندارد نسبت به سایر سبکها دارد. محبوبیت و به خاطر سپردن آن توسط مخاطبین میشود و قاعدتاً هم بر اساس نکته اول که بیان کردیم به خاطر سپاری یک طرح ساده خیلی راحتتر از طرحهای شلوغ میباشد.
تأثیر مفهومتر بیشتر میشود
طرحهای مینیمال ازنظر تأثیرگذاری مفاهیم نیز میتواند گزینه بهتری باشد. از این نظر که در طرحهای پیچیده شما از چندین ویژگی در طرح بهره میبرید و آنها را در معرض توجه مخاطبین قرار میدهید اما در طرحهای مینیمال شما ممکن است فقط با یک یا دو مشخصه اصلی طراحی انجام دهید و این فرصت را دارید تا این دو ویژگی را به بهترین شکل ممکن به مخاطب ارائه کنید.
اصول طراحی مینیمال
سادگی
یکی از اصول اصلی و مهم در طراحی مینیمال رعایت اصل سادگی میباشد که باید مهمترین کاربردها را از طریق کمترین المانها و عناصر ممکن به مخاطبین ارائه کنیم و ذهن بیننده را از شلوغی دور کنیم و تمرکز بیننده را روی طرح بیشتر کنیم. ارسال پیامها در طراحی مینیمال هم باید بدون هیچگونه پیچدرپیچ باشد و بدون واسطه پیامها را منتقل کنید.
پیوستگی بصری
پیوستگی بصری و ارتباط بصری بین عناصر و المانها نیز یکی دیگر از اصول طراحی مینیمال است که این موضوع رابطه بین انتخاب مشخصههای اصلی و المانهایی که در طرح استفاده میشود مربوط بوده است که باید پیوستگی معنایی بین المانها بهدرستی انتخاب و طراحی شود تا بتوانند درمجموع تمامی المانها مکمل یکدیگر باشند و طرح یکپارچهای را به مخاطب ارائه کند.
فضای خالی
یکی از ویژگیهای اصلی و خاص که در طراحی مینیمال دیده میشود وجود فضای خالی در طراحی مینیمال میباشد. مینیمالیسم بر پایه فضای خالی میباشد که منجر به اصل سادگی میباشد که این مورد مخاطب را فضای شلوغ و پر از محتوا و تصاویر دوری میکند. فضای خالی باعث تمرکز بیشتر مخاطبین بر روی طرح میباشد و توجه بر فضای طرح بیشتر میشود
کاربرد رنگهای مینیمال
استفاده از رنگها نیز در اصول طراحی مینیمال یک بحث مهم و پیچیدهای میباشد که انتخاب رنگها علاوه بر اینکه باید بر اساس تئوری رنگها و ویژگیهای مفهومی طرح باشد، باید از اصل سادگی نیز در انتخاب رنگها استفاده کرد به همین دلیل عموماً از سبکهای مونوکروماتیک یا انتخاب رنگهای مکمل یا رنگهای تضاد استفاده میشود که این امر باعث میشود از طیفهای رنگی کمتری نیز در طراحی مینیمال استفاده شود تا گاهاً تمرکز بیننده به دلیل استفاده از انبوه رنگها پرت نشود.
تایپوگرافی
در طراحی مینیمال فقط از عناصر و تصاویر استفاده نمیشود بلکه متنها و تایپوگرافی نیز میتوانند طرحهای جالبی را به وجود آورد . جزء موارد مهم و کاربردی در طراحی مینیمال به شمار میرود. یکی از اشتباهاتی که در استفاده از تایپوگرافی در طراحی مینیمال ایجاد میشود این نظریه است که حتماً باید از فونتهای ساده استفاده کرد! درحالیکه این نظریه اشتباهی میباشد و میتوان از تمامی فونتها، فونتهای فانتزی، فونتهای دکوری و … نیز در استفاده کرد اما استفاده از چندین فونت در یک طرح باعث میشود طراحی ما از اصل سادگی جدا شود و دچار پیچیدگی مفهومی در مخاطب باشد.
اولویتبندی
یکی دیگر از موارد یکه باید در طراحی مینیمال طراحان گرافیک از آن استفاده کنند، اولویتبندی در المانها میباشد. شما در هنگام این سبک از طراحیها المانهای خود را اولویتبندی کنید و میزان اهمیت آنها را برای بیننده ترتیب بندی کنید و بعدازآن باید با استفاده از تمامی اصول بالا که گفته شد آنها را به شکلی در طرح استفاده کنید تا نگاه بیننده را بر اساس اولویتهای تعیینشده به خود جلب کند. این وضعیت اولویتبندی یک روشی برای آزمایش طرح نیز میباشد که میتوان در برای تست آن طرح تکمیلی را در اختیار تعدادی از افراد قرار دهیم و از آنها بخواهیم که المانهای کار را به ترتیبی که دیدند اولویتبندی کنند و اگر میزان ارتباط بصری بینندهها با طرح همانند اولویتبندی بود که طراح آن را تعیین کرده بود یعنی کار بهدرستی طراحیشده است در غیر این صورت باید اصلاحاتی در طرح انجام شود.
تمامی مواردی که در این مقاله به آن پرداختیم از اصول سبک مینیمال در طراحی گرافیک بود. اما خیلی از مسائل دیگری هم وجود دارد که باید بر اساس تجربه طراح اتفاق بیفتد. موارد دیگری هم هستند که بخش دیگری از اصول طراحی این سبک میباشد و آن هم استفاده از خلاقیت میباشد. خلاقیت یکی از عناصر مهم در به خاطر سپردن یک طرح در نگاه بیننده است، مورد دیگری که میتواند شما را در ایجاد خلاقیت و طرحهای جذابتر کمک قابلتوجهی کند، ساختارشکنی در روند طراحی بوده و یکی از آنها استفاده از گرید بندیها غیرمعمول میباشد که شما را با اتودهای جدیدتری روبرو میکند.
۲ دیدگاه برای “مینیمال در طراحی گرافیک”
عالی بود. خیلی ممنونم از زحماتتون
خواهش میکنم. ممنون از لطفتون